در 21 سالگی،وقتی شیراز بودیم،یروز رفتیم تیغ خریدیم و وایسادیم توی حموم و "میم 2" و "ر" همه ی موهامو زدن،با قیچی و تیغ.دوساعت درگیرش بودیم.و حالا از نتیجه راضی ایم.البته مقنعه سرکردن سخته خیلی برام ولی کنار میام.
"میم2" هی به سرم نگاه میکنه، هی با یه نگاه اندوه باری میگه موهاتو دوست داشتمنمیدونم چجوری دلشو داشت 2 ساعت وایساد برام تیغشون زد.

پ.ن:یکبار برای همیشه شجاعت به خرج دادم و ریسک کچل بودن به معنای واقعی رو پذیرفتم.همونجوری که چندسال پیش یکبار برای همیشه شجاعت به خرج دادم و موهایی که هیچوقتتتت از یه حدی کوتاه تر نمیکردم رو کوتاهترین مدل دخترونه ای که میشد زدم.
پ.ن:یکهفته دیگ میرم خونه و احتمالا مامانم گردنمو میزنه وقتی ببینه.
پ.ن:تاالان،"ر"، "میم2" و "میم" میدونن فقط

این داستان:بولت ژورنال

از چه رو تو با کَـلان آمیختی؟

مردم همه از خواب و من از فکر تو مست

پ ,رو ,ن ,ر ,میم2 ,برام ,پ ن ,به خرج ,دادم و ,و میم ,شجاعت به ,برای همیشه شجاعت

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

rterter وب سل RISMEDIA در باغ شهادت باز، باز است پرینتر و ریبون shirina اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان قزوین تولید محتوا خبری کلاهک های لور هوا رسان دانلود آهنگ ، فیلم و سریال دانگچئون بلاگ